دست مريزاد .

برات كامنت گذاشتم بيشتر از اين وقت ندارم موفق باشي منتظر خبر شهادتت يا اوردن سوغاتيت هستم

در ضمن به فكر جور كردن يه ماموريت كاري به تهران براي من باش وگرنه نمي ذارم بري ي ي ي ي ......... كرمانشاه ...

ادرسا رو برام بذار يادت نره

قطعه ي هشت جامع مکاشفات... به سوي ضد شعر

به نام خدا...سلام...وقتي نوشته تان را در روزنامه جام جم خواندم شايد يك جورايي آرام شدم...من هم يك چيزهايي نوشتم...اين بار برخلاف هميشه دعوتتان مي كنم بخوانيد...التماس دعا

وقتي نگاه آدمي در واپسين شمارگان واژگانش استخواني مي شود ، آب مي شود ، مي ميرد وشايد در صراط حقيقتش بارها با نفخ صور وجدانش بيدار مي شود مي تواند آسماني بينديشد، آسماني ببيند و شايد قبيله آفلاكيان را به يكباره ببيند!

روح مردان هميشه بيدار همواره شاد......