تعداد کل بازدید : 123147

  بازدید امروز : 2

  بازدید دیروز : 24

آرش شفاعی2

 
[ و او را از خیر پرسیدند فرمود : ] خیر آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود ، بلکه خیر آن است که دانشت فراوان گردد و بردبارى‏ات بزرگمقدار ، و بر مردمان سرافرازى کنى به پرستش پروردگار . پس اگر کارى نیک کردى خدا را سپاس گویى و اگر گناه ورزیدى از او آمرزش جویى ، و در دنیا خیرى نبود جز دو کس را : یکى آن که گناهانى ورزید و به توبه آن گناهان را در رسید ، و دیگرى آن که در کارهاى نیکو شتابید . [نهج البلاغه]
 
نویسنده: آرش شفاعی ::: شنبه 84/1/20::: ساعت 6:31 صبح

 

1

 

فیلمنامه شالوده یک فیلم است و ستون فقرات آن. فیلمنامه تا قبل از تبدیل شدن به فیلم، یک اثر ادبی است که باید

چارچوبهاو باید و نباید های داستانی داشته باشد. تقریباً هر دانش آموز الفبای ادبیات داستانی و درام نویسی می داند که هر چه منطق بیشتری بر فیلمنامه حاکم باشد و ترتیب حوادث و پی در پی آمدن آنها بیشتر مرهون روابط علی و معلولی ،فیلم کاملتر و باور پذیرتر است.

وقتی شما فیلمنامه ای می نویسید که از در و دیوار آن"تصادف"می بارد؛ معلوم است نتوانسته اید چاله چوله های داستانتان را با منطق داستانی پر کنید و اصلاًبه فکر آن نبوده اید که وقتی بگذارید و اثری هنری بیافرینید...یک کارخانه کاشی سازی پول گنده ای برای تبلیغات کنار گذاشته و باید از این فرصت استفاده کرد و "چیزی"ساخت....!

 

2

 

 

وقتبی بازیگردانی مثل گلاب آدینه را استخدام می کنید تماشاگر انتظار دارد رد پایی از بازی قابل تحملی حداقل در چند سکانس فیلم ببیند ولی وقتی ستاره چند میلیونی شما هنوز بلد نیست لب بزند...!

 

3

 

فیلمفارسی ساختن یعنی تن دادن به یک سری مناسبات و الزامات و اینکه حاضر باشی فکر کنی مخاطب تو از حداقل شعوری هم بی بهره است ؛یعنی برای دست یافتن به چند تومان پول بیشترحاضر باشی از هر ترفندی استفاده یا سوءاستفاده کنی.

"گل یخ" یک فیلمفارسی تمام عیار است که پر است از صحنه های رقص و آواز  وباز خوانی ترانه های خوانندگان فراری و کارگردان حاضر است به عشق گیشه بازیگر میانسال زن را به آواز هندی خواندن و ادا و اطوار وادار کتد.

 

4

 

بازیگر از در می آید و می بیند روی آینه برایش پیغام گذاشته اند...دقیقاًدر لحظه ای که باید خبری به اطلاع بازیگر خوش تیپ ما برسد ایشان پیچ رادیو را باز می کنند...هرکدام از بازیگران که به سفر می روند یکبار صحنه نشست و برخاست هواپیما را می بینیم...وقتی بازیگران مونث و مذکر فیلم قرار است  به هم ابراز احساسات کنند از در و دیوار صحنه شمعهای روشن می بارد و...سینمای ایران از این کلیشه های تهوع آور چه زمانی خلاص خواهد شد؟

 

5

 

اسپانسر گرفتن برای یک فیلم اصلاًکار بدی نیست ولی هنر تبلیغ کردن هم از هر کسی بر نمی آید...فقط مانده است روی لباس بازیگران بنویسند:کاشی سمنان یا استادمان آقای محمد رضا گلزار به جای پیتزا کاشی بخورند!!

 

6

 

اگر گل یخ را ایرج قادری ساخته بود سری تکان می دادیم و می گفتیم ایرج قادری است دیگر ولی وقتی یادمان می افتد کارگردان این فیلمفارسی بی قواره کیومرث پور احمد است سکوت می کنیم چون گاهی سکوت کردن تنها کاری است که از دستمان بر می آید!!


 

لیست کل یادداشت های این وبلاگ